تا حالا به افسانههای مختلفی که درمورد اختراع غذاها وجود دارد برخوردید؟
یک لحظه اجازه بدید تا من یک بسته چیپس بیارم.
ادامه بدیم؟
شاید باور نکنید که تاریخ غذا پر است از افسانههای جذاب اختراع غذا، که شاید فکر کنیم اونقدرها هم مهم نیستند!
اما به خود من بارها و بارها ثابت شده که تاریخچه غذاها مهم است؛ چون با فرهنگ، مردم شناسی و خود تاریخ گره خورده است.
ما میتونیم با دنبال کردن تاریخچه غذای یک ملت چیزهای زیادی در مورد اون ملت یاد بگیریم.
بعضی غذاها از روی ناامیدی اختراع شدند؛ مثل خیلی از غذاهایی که در زمان جنگ یا قحطی بوجود اومدند، بعضی غذاها اختراع شدند که یک کسب و کار رو نجات بدهند و بعضی غذاها از سر لجبازی اختراع شدند!
مثلا میشنویم که همبرگر رو یک آشپزی اختراع کرد که میخواست کوفته درست کنه اما انقدر گوشتش دیرپز بود که با گوشتکوب به جون گوشت افتاد!
در مورد چیپس سیبزمینی هم یک همچین افسانهای وجود داره! یک داستان همهچی تموم که هم شخصیتهای معروف داره هم طنز و هم یک میانوعده محبوب! داستان اینطور شروع میشه که:
در تابستان سال 1853 ، مالک ثروتمند یک کشتی بخار آقای واندربیلت، در اتاق غذاخوریش، منتظر شام بود. توی آشپزخانه، جورج کرام، آشپز آفریقایی -آمریکایی غذا رو که احتمالاً خروس یا کبک بود با سیبزمینی سرخ کرده سرو کرد. اما وقتی بشقاب سر میز آقای واندربیلت رسید، اون فریاد زد: من این سیبزمینیها رو نمیخورم سریع از جلوی چشمام دورشون کنید!
ظاهرا واندربیلت از ضخامت سیبزمینیها ناراضی بود چون اونها اونقدری که باید ترد، سرخ نشده بودند!
خبر به گوش آقای کرام آشپز این قصه میرسه، از اونجایی که این آقا هم انصافا نقدپذیر نبوده به این فکر میکنه که انقدر سیبزمینیها رو نازک خرد کنه، که حتی با چنگال نشه اونها رو برداشت.
یک بشقاب سیبزمینی خیلی، خیلی، نازک و قهوهای شده سر میز آقای واندربیلت میرسه. کرام که از توی آشپز خونه منتظر شنیدن فریاد نارضایتی مستر واندربیل بوده با کمال تعجب یک سفارش جدید دریافت میکنه:
“یک بشقاب دیگه از همین سیب زمینیهای سرخ شده!”
این یک داستان کامل در مورد اختراع یک غذاست! قبول دارید؟
فقط یک نکته کوچیک: این داستان هیچوقت اتفاق نیفتاده!
عجله نکنید!
مهمتر از قصه اختراع یک دستور غذا، سیر تکامل اون غذاست! مثلا عباراتی که برای توصیف یک خوراکی به کار میبریم، ارزشی که براش قائل میشیم و هزینهای که براش پرداخت میکنیم! آیا اعتبار چیپس سیبزمینی (که زمانی یک غذای لوکس به حساب میاومد اما حالا همهجا پیدا میشه) به داستان آقای کرام آشپز و یا آقای واندربیلت ربط داره؟
یا به خاطر خانم الیزا که حتی نام فامیلیش رو کسی نمیدونه! اما اسمش توی یک روزنامه در سال 1849 اومده که سیبزمینیها رو خیلی خوب سرخ میکرده؟
بستگی داره که درمورد اختراع چیپس سیبزمینی از کی، کجا و چرا سوال کنید!
مثلا اگر از من بپرسید، چیپس سیبزمینی رو مادربزرگ من اختراع کرده! وقتی به شیراز سفر میکردیم و صبحانه یک بشقاب چیپس سیبزمینی روی تخت خواب برام میآورد!
تلاقی جذاب تاریخ و غذا و نوستالژی همینجاست!